طلوع رحمت
آن شب زمین ، زیباتر از عرش برین بود
خورشید ، مهمان شب تار زمین بود
هُرم عطش از جان عاشق رخت می بست
باران رحمت ، تشنه کامان را قرین بود
بنتِ وهَب بر فرشی از بال ملائک
با بهترین زن های عالم همنشین بود
مست از می ناب وصال حضرت دوست
یا جرعه نوش باده حبل المتین بود
بانگ تبارک از پی لولاک می رفت
وِرد مَلَََک تکبیر و شور و آفرین بود
از مکه نور عشق و ایمان می تراوید
آن شب طلوع رحمتٌ للعالمین بود
خیل رسولان الهی جمله در صف
میلاد مسعود رسول آخرین بود
اسفند 1387
سلام
عالی بود. خیلی مخلصیم دکترجون!
منتظرم.
سلام
عیدتون مبارک
شنیدم امسالم برنامه دارین.
ما رو از قلم نندازی دکتر جونا!!
سلام اخوی
ببخشید از اینکه دیر به دیر خدمت می رسیم.
این شعر هم خیلی عالی بود.
به امید دیداری نزدیک
یا علی
سلام و زیارت قبول
دیشب با سید مسعود و حمید و چند نفر دیگه از دوستان ذکر خیرت بود.
تهران اومدی به ما هم سربزن
التماس دعا
سلام.
اولین وبلاگ تخصصی تشکیلات (باشگاه تشکیلات) دائما داره به روز میشه اما از وجود شما خبری نیست. منتظریم.