بصیرت ، چراغ هدایت...!
سخنان اخیر مقام معظم رهبری در جمع اعضای دفتر رهبری و سپاه ولی امر ، بار دیگر اهمیت وجود بینش و بصیرت در خواص جامعه را متذکر گردید. همان بینش و بصیرتی که قرآن کریم آن را از ویژگی های اهل ایمان و تقوی دانسته و آن را مایه حیات و چراغی برای هدایت و نوری در برابر ظلمات جهل و نادانی می داند.[1]
امیر کلام ، علی (ع) نیز در تعبیرات و خطابه های حکمت آمیز خویش ، بصیرت را زاییده تقوی و پروای الهی [2] دانسته و دنیاطلبی و دنیا خواهی بدون عبرت آموزی از حوادث و رویدادهای دنیایی را از موانع اصلی دستیابی انسان به بصیرت می دانند.[3]
اکنون که روزهای پایانی ماه مبارک شعبان را به سمت چشمه سار زلال رمضان طی می کنیم ، چه خوب است حاجت و تمنّای اصلی خویش را رسیدن به قله های بینش و بصیرت قرار دهیم. بصیرتی که چراغ هدایتی باشد فرارویمان تا در این افق های غبار آلود آخرالزمان ، راه را از بیراهه بشناسیم و پای در دام صیادان عقل و دل ننهیم.
در پایان بخشی از سخنان گهربار مقام عظمای ولایت را در این خصوص می آورم:
«.... بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جملهى امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر».[4] میدانید، سختى پرچم امیرالمؤمنین از پرچم پیغمبر، از جهاتى بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند. دشمن همان حرفهائى را میزد که دوست میزند؛ همان نماز جماعت را که تو اردوگاه امیرالمؤمنین میخواندند، تو اردوگاه طرف مقابل هم - در جنگ جمل و صفین و نهروان - میخواندند. حالا شما باشید، چه کار میکنید؟ به شما میگویند: آقا! این طرفِ مقابل، باطل است. شما میگوئید: اِ، با این نماز، با این عبادت! ....
بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهى مىبیند که متأسفانه بعضى از نخبگان خودشان هم دچار بىبصیرتىاند؛ نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفى یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبههاى که همتش نابودى بناى جمهورى اسلامى است به نحوى. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهاى بدى هم نیستند، نیت بدى هم ندارند؛ اما این است دیگر. بىبصیرتى است دیگر. این بىبصیرتى را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهاى مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوى تقلیدى - که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم - از بین ببرید. کسانى هستند که میتوانند با استدلال، آدم را قانع کنند؛ ذهن انسان را قانع کنند. و حتّى حضرت ابىعبداللَّهالحسین (علیهالسّلام) هم از این ابزار در شروع نهضت و در ادامهى نهضت استفاده کرد. حالا چون ایام مربوط به امام حسین (علیهالسّلام) است، این جمله را عرض کرده باشیم:
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان - حضرت بیانات عجیبى دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است - بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصهى کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. در خود عرصهى کربلا حضرت اهل تبیین بودند، میرفتند، صحبت میکردند. حالا میدان جنگ است، منتظرند خون هم را بریزند، اما از هر فرصتى این بزرگوار استفاده میکردند که بروند با آنها صحبت بکنند، بلکه بتوانند آنها را بیدار کنند. البته بعضى خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضى خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. آنهائى که خودشان را به خواب میزنند، بیدار کردن آنها مشکل است، گاهى اوقات غیر ممکن است. ...»[5]
متن کامل را از اینجا بخوانید.
جناب آقای دکتر مهرداد
در حد توانم با اتکا به دین مبین و انسان ساز اسلام و مکتب متعالی تشیع و ولایت امیرالمومنین (ع) جواب شما را در وبلاگ جناب حاج آقای شریفی دادم که اثباتآ ولایت فقیه امروز از مشروعیت و مقبولیت ساقط شده است و ادامه ی حکومت آن شرعآ و قانونآ ایراد دارد.
( امیدوارم دیگر با این تعالیم و مفاهیم که همه ی ما مسلمانان و شیعیان به آن معتقدیم مشکلی نداشته باشید که در غیر این صورت خدا همه را هدایت کند از بیراهه ای که به غیر از صراط مستقیم دین ختم شود ! )
دعا بفرمایید
جناب دکتر زینلیان
حقیر انتظار داشتم به جای اتهام به سوء برداشت با همان دین مبین و مذهب شریف پاسخ اینجانب را می دادید تا آنکه از خلط مباحث و خرج از روال منطق بیان کنید که بنده در ابتدای اولین نظرم هم معروض داشتم چون دوستان به روال مصداق داخل شدند بحث پیشین عجالتآ منتفی و قرار را بر جواب بر اساس تفکر مبنایی اسلام بر نفی مشروعیت ولی فقیه فعلی گذاشتم.هنوز هم منتظر جواب مفصل و قانع کننده و البته بر اساس دین شما هم هستم تا شاید بنده از جهالت و ضلالت به تعبیر شما رهانیده شوم.
والسلام علی من اتبع الهدی
مار ار سری ست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود ما بر آن سریم...
سلام آقای دکتر ممنون به خاطر بزرگواری و راه نماییتون
جناب آقا سجاد
بنده حساب شما را بکلی از رفقای جوان همفکرتان مثل آقا صالح و دیگران جدا می کنم و ترجیح می دهم بجای وبلاگ حاج آقا میثم ، در وبلاگ خودم یا وبلاگ شما بحث کنیم. متأسفانه برخی دوستان حرمت کلام را نگه نمی دارند و جالب است که دیگران را به بی ادبی متهم می کنند.
خوب است یک نکته مهم را خدمت شما متذکر شوم. اینکه بنده ، اسلام شناس و یا فقیه نیستم. هیچ ادعایی هم در این خصوص ندارم. پزشکی هستم که مسئولیت برخی از سلامت جامعه بر عهده بنده است و به اقتضای حرفه ام ، با اقشار مختلف جامعه ، حتی در دورترین و محرومترین نقاط کشور در ارتباطم. نکته دیگر آنکه بدلیل مشغله کاری و علمی فراوان و عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت در منزل ، امکان بهره مندی از نظرات دوستان و یا ارائه نظر بصورت مستمر را ندارم.
با این وصف در حد بضاعت محدود علمی خودم برای بحث در خصوص موضوع مهم و اساسی حکومت اسلامی و ولایت فقیه در عصر غیبت آمادگی دارم.
البته منابع مورد استناد اینجانب ، همان منابعی است که شما هم (که با توجه به نظراتتان ، مشخص است اهل مطالعه اید) قطعاً از آنها اطلاع دارید. از قبیل : کتاب ولایت فقیه و حکومت اسلامی مرحوم حضرت امام (ره) و یا ولایت فقیه استاد جوادی آملی و دیگران....
اما در اغلب موارد جنابعالی و دوستانتان مصداقی بحث می کنند. در این خصوص بنده معذورم و فکر نمی کنم با بحث های اینچنینی راه بجایی ببریم.
همه آنچه شما از منابع دینی و از قول بویژه علی (ع) بیان می کنید و کردید ، همه را شاید خیلی محکمتر از شما اعتقاد دارم و اصولاً مبنای اساسی اعتقادات بنده نیز همین مسائل است.
اختلاف بنده و شما بر سر مصداق است که آن هم با مباحث اینچنینی که تبعاً محدودیت های فراوانی هم دارد قابل رفع نخواهد بود. این بر می گردد به منابع اطلاعاتی ما و نحوه قضاوت کردنمان بر اساس علمی که در اختیار داریم. طبیعی است که اگر بنده نیز معتقد باشم که دستور کشتار و شکنجه بیگناهان از سوی رهبری که بر کرسی ولایت نشسته است صادر شده ، قطعاً عقل ناقصم نمی پذیرد که چنین فردی را نایب امام زمان بدانم. اما مسئله اینست که بسیاری از این پیش فرض ها اصولاً اشتباه است و وجود خارجی ندارد.....
مطمئن باشید از موضوعاتی که شما در خصوص پایمال شدن حقوق مردم توسط برخی مسئولین وظیفه نشناس به عنوان مصادیق بی عدالتی نام می برید ، قلب ولی فقیه هم خون است و بنده که از نزدیک خیلی مسائل را می دانم به این مهم شهادت می دهم.
مسئله اینست که خیلی از دوستان ، از جامعه ما توقع مدینه فاضله دارند. قبول بفرمایید که وقوع برخی مسائل در شرایط فعلی امری طبیعی و گریز ناپذیر است. بنده به هیچ وجه خدای نکرده مدافع خاطیان در برخورد با مردم و افراد بی گناه نیستم اما معتقدم عاملان اصلی محرکان ایجاد چنین آشوب هایی هستند.
البته من هم اگر مثل برخی از دوستان ، قائل به تقلب در انتخابات باشم و دولت کنونی را دولت غیرقانونی و کودتا بدانم ، طبیعی است که تجمع کنندگان و معترضان خیابانی را کاملاً ذی حق دانسته و علت العلل همه وقایع و کشتارهای اخیر را دولت کودتا می دانم.
حال اگر قضیه برعکس باشد ، بنده به درستی برگزاری انتخابات ایمان داشته و دولت کنونی را کاملاً قانونی بدانم ، طبیعی است که در چنین حالتی مسبب اصلی همه آشوب ها و کشتارهای اخیر را کسانی می دانم که بدون ارائه دلیل و سند و مدرک معتبر و منطقی و تنها به استناد برخی شایعات ، اتهام تقلب را مطرح و جوان های بی گناه ملت را به خیابان ها کشاندند و ادامه ماجرا....
ببینید!! تنها نوع نگاه به موضوعی به اسم انتخابات و نحوه برگزاری آن می تواند بینش فرد را در خصوص مصداق بی عدالتی تغییر دهد.
چرا برخی از دوستان ، همه خطاها و بی عدالتی های موجود در جامعه را به ولی فقیه نسبت می دهند. اتفاقاً چیزی که این عده به دنبال آنند عین دیکتاتوری است. چرا؟؟؟!! چون مطابق مصرح قانون اساسی ، ولی فقیه ، اختیارات نظارتی دارد و نه اجرایی. مگر در مواقع بسیار ویژه که نیاز به حکم حکومتی است. کدام نظام اداری و سیاسی است که در آن همه افراد زیر مجموعه را بتوان صالح و بدون اشتباه تصور کرد؟!!
در مسائل اخیر ، طبیعی است سرباز و یا نیروی پلیسی که در درگیری ها کتک خورده و بعضاً آسیب جسمی و حیثیتی دیده و از طرفی از تعهد اخلاقی درستی هم برخوردار نیست ، در برخورد با کسانی که آنها را عوامل مقابل خود تصور می کند ، جوگیر شده و تخطی کند. البته با این افراد باید بسختی برخورد شود و مسئولین امر هم در این خصوص باید پاسخگو باشند ، چیزی که رهبر معظم انقلاب نیز فرمان رسیدگی سریع و برخورد قاطع با عاملان آن را صادر کردند.
حرف بنده اینست که همه این خطاها و نافرمانی ها را نباید به حساب نظام و ولایت فقیه نوشت.
یا حق
سلام آمده ام با سارا.ح.
ولی در آنجا "همه" دارن "داد" می زنن "ساکت"
اقای دکتر زیلنیان غیر محترم
با اینکه به احتمال بسیار زیاد شما هنوز بنده را میشناسید می خواهیم بدون توجه به این موضوع و هرگونه در نظر گیری ادب به شما عرض کنم، بسیاری از مشکلات ما به علت وحود انسانهای لحباز، بی فکر و کوته نظری مانند شماست
شمایی که حتی برای نشان دادن عقاید خود به دیگران توانایی اندکی صحبت را هم ندارید.
در بعضی جلسات که بنده حضور داشتم و متاسفانه شما هم در آن جلسات به عنوان سخنران حضور داشتید در مورد احترام به هم نوعان و امر به معروف و نهی از منکر حرف های بسیاری زدید.
امروز ناراحتم که می بینم این سخنان تنها در حد حرف بود و حتی در این فضای مجازی هم به آن عمل نکردید چه برسد به دنیای واقعی.
برادر گرامی در مورد سوال های منطقی تر فرمودید.
بنده هم در جوابتان می خواهم بگویم:
دوست غیر محترم، هیچ منطقی برای انسان بی منطق وجود ندارد.
پس وقت خود را صرف پیدا کردن حرف های منطقی در سخنان ما نکنید.
زیرا شما با گذر این همه سال از زندگی، هنوز منطق را درک نکرده اید.
امیدوارم دیگر به دیدار شما در این وبلاگ مفنخر نشویم، تا به لطف ادب شما نظرات ما نسبت به کسانی مانند میثم از این که هست خرابتر نشود.
من به شدت دچار اعصاب خوردی شده ام!!!!!!!!!!!
واقعا این افراد بی منطق کم تحمل ارزش این همه وقت گذاشتن را داشتن؟؟
.
.
.خواهشن نظرات را بعد از بررسی نمایش بدین ما نمی خوایم خواننده توهینات(نه نظرات!!!)به شما باشیم!!
.
.ما میومدیم تو این فضا تا دقایقی با ارامش تامل کنیم اما مثه اینکه بعضیا دارن این ارامشو به هم میزنن!
ما اجازه نمیدیم.
همون بهتر که دیگه اینطرفا پیدات نشه که....لیاقتشو نداری!!
فرزند مفت خور و دلبندم. بدون اون موقع ای که ذوب شدههایی مثل تو دارن انتظار یه موجود فرضی و غیبی رو میکشن ما ملت ایران داریم میایم که از تیر چراغ برق دم ادارت آویزونت کنیم. ۳۰ سال ظلم رو باید تقاص پس بدید... صدای الله اکبرمونو میشنوی؟ آیا جای فرار داری؟
جناب علی آقای آجودیان گل!
ماه مبارک رمضان نزدیک است. ماه بندگی و خودسازی... دعا کنید خداوند ُ ما را در صراط مستقیم خودش قرار دهد و اگر هستیم استوارمان سازد....
اینکه جنابعالی با سابقه آشنایی که خودتان می فرمایید ، بنده را مصداق عالم بی عمل یافته اید ، خیلی هم به گزافه نرفته اید! دعا کنید خدا و اهل بیت (ع) خودشان دستمان را بگیرند و اموراتمان را اصلاح کنند.....
یا حق
آقای دکتر سلام
علی خجالت بکش این چه طرز صحبت کردنیه تو کجا و دکتر کجا تو کجا و دایی هایت کجا هرچی من پیام هایت را میبینم از رفاقت با تو خجالت میکشم
آخه پسر تو چی از اسلام خدا سر درآوردی که حالا به همه بزرگترات اینجوری حمله میکنی
تو چرا اینجوری شدی فکر کنم از خون و غیرت و فهم و ادب و شعور دایی هایت هیچی به تو نرسیده
یعنی چه که فضای وب هست و باید رک حرف زد
پس حالا که تو فضای وب هستیم هر غلطی که میخاهیم بکنیم؟
علی آقا از شما بعیده
البته از خاتنواده گرام شما همچین شخصیتی بعیده
اما آقای دکتر به شما هم میخام یه حرف خیلی مهم را بزنم
خیلی مخلصیم!!
تو یه جایی از پیامتون خوندم که نوشته بودین من دکتر هستم و به نقاط دور ومحروم هم رفتم
به همه دوستان میگم آخه کی باورش میشد دکتری که تا چن سال پیش تو روستا ها بود الان تو فضای وب هست!!!!!!!
آقای دکتر یه خروار ارادت
آقای دکتر یه سوال : نمایشگاه قرآن تهران میرید؟
آقای دکتر! ما کوچکتر از اونی هستیم که بخواهیم کسی رو ببخشیم.
اگر از بنده هم بی ادبی سر زد رسما از شما عذرخواهی میکنم.
باقی بقا و عزت زیاد
آقای دکتر شما نمایشگاه قرآن تهران میرید؟
مجردی ؟ با دوستان؟
آقای دکتر در رابطه با شعر هم یک سوال شما شعر را از جایی فرا گرفتید یا خود جوش بوده؟ به به
آقاتی دکتر ای ول
جواب سوال را بدین
سلام بر آقا مهرداد عزیز،
حقیقتا که این "بصیرت" چه کیمیای ارزشمندیست این روزها!
واقعا از صمیم قلب دعا میکنم که در این گردونه روزگار و این فضای غبارآلود آخرالزمان عاقبت به خیر شویم.
از تلاش شما برای اثرگذاری و شفاف سازی هر چه بیشتر به سهم خود سپاسگزارم.
یا علی
آقا مهران حالا اونجا شاید آخر الزمان باشه ولی اینجا با اونجا خیلی فرق دراه!!!
فکر کنم اگه یه سر هم برید آنتالیا احتمالا میگید آخر الزمان شد!!!!
خیلی ارادت داریم
التماس دعا
آفای دکتر پست جدیدم را دیدید نظر بدین
سلام
بود نبود ما فرقی نمی کند آقای دکتر
مهم اینه که به یادتونیم
دعا کنید
خدایا به داد ما برس که سخت راه سختی در پیش داریم