طلوع عشق
دوباره جمعه بی تو... چقدر دلگیر است!
و مرغ سینه ام آقا از این قفس سیر است
بدون روی تو حتّی در این حوالی عشق
عبور ثانیه ها هم ببین... نفس گیر است
و ذکر دائم هر عاشقی در این عالم
به اقتدای نمازت حبیب!... تکبیر است
مه جمال تو را گر چه ابر پوشانده است
به هر کرانه ز ماهت ، هزار تصویر است
بگیر دست دلم را ببر به پهلویت
ببین که پای دلم هم اسیر زنجیر است
بدون عشق تو آقا! دلم بیابانیست
و بی بهار وصالت جوانه هم پیر است
شب فراق تو تا کی؟!...دوازده قرن است
که شیعیان تو را انتظار ، تقدیر است
تو آفتاب جهانی ، فدای نام تو جانم
بس است شام تباهی ، طلوع کن ... دیر است
اللهمّ عجّل لولیّک الفرج.....