روایت عشق

سروده ها و دل نوشته های مهرداد زینلیان

روایت عشق

سروده ها و دل نوشته های مهرداد زینلیان

طلوع رحمت

 

طلوع رحمت 

 

 

 

آن شب زمین ، زیباتر از عرش برین بود

خورشید ، مهمان شب تار زمین بود 

 

هُرم عطش از جان عاشق رخت می بست

باران رحمت ، تشنه کامان را قرین بود 

 

بنتِ وهَب بر فرشی از بال ملائک

با بهترین زن های عالم همنشین بود 

 

مست از می ناب وصال حضرت دوست

یا جرعه نوش باده حبل المتین بود 

 

بانگ تبارک از پی لولاک می رفت

وِرد مَلَََک  تکبیر و شور و آفرین بود 

 

از مکه نور عشق و ایمان می تراوید

آن شب طلوع رحمتٌ للعالمین بود 

 

خیل رسولان الهی جمله در صف

میلاد مسعود رسول آخرین بود 

 

 

اسفند 1387