حسادت ، قاتل ایمان!
در شرح و تبیین آیه 109 سوره مبارکه بقره
پس از پایان جنگ احد که با شکست ظاهری مسلمانان از سپاه مشرکین همراه گردید ، برخی از فرصت طلبان یهود ، زمینه را برای القاء شبهه علیه اسلام و ایجاد تزلزل درصفوف مسلمین فراهم دیدند. آنها با طرح سؤالاتی از قبیل اینکه: چرا دینی که خود را بر حق می داند ، از سپاه باطل شکست می خورد؟ و اینکه آیا شکست شما مسلمین ، دلیل بر باطل بودن دینتان نیست؟ و... سعی در تضعیف ایمان مسلمانان نو ایمان و ارتداد آنها داشتند. آیه 109 سوره بقره نازل گردید و مسلمین و رسول خدا (ص) را از توطئه شوم یهود آگاه ساخت.[1]
در این آیه دلیل فتنه گری اهل کتاب ، بویژه یهودیان علیه اسلام و مسلمانان ، حسادت آنها نسبت به مسلمین بیان گردیده است. حسادتی که از سر انحصار طلبی و حبّ نفس بزرگان یهود علیه ایمان مسلمانان شکل گرفته بود و شدت آن بحدی بود که بر اساس این آیه ، ارتداد آنها از ایمان به کفر و شرک زمان جاهلیت را طلب می کردند (یردّونکم من بعد ایمانکم کفّاراً حسداً).
آنچه در تعریف حسادت بیان شده است ، آرزوی سلب نعمت از دیگران همراه با رنجش درونی فرد است که گاه از حالت قلبی فراتر رفته و به اقدام عملی حاسد در برابر محسود منجر می گردد. این رذیله اخلاقی ، فرد را از درون می پوساند و ایمان او را زایل می کند. البته حالت اخلاقی دیگری هم وجود دارد بنام "غبطه" که در این حالت ، رنجش فرد از عدم وجود کمالی در خود است که در دیگران می بیند و البته در این حالت فرد نه تنها آرزوی سلب کمال و نعمت از دیگران را نمی کند بلکه از مشاهده آن در دیگران خشنود نیز می گردد و از خداوند می خواهد که به فضل خویش ، او را نیز به این کمال نایل گرداند(واسئلوالله من فضله[2]). بر خلاف حسد ، غبطه از ویژگی های مؤمنین است و برای انسان ، رشد و تعالی را به همراه دارد.
برخلاف کافران ، مؤمنین واقعی نه تنها از حسادت به دورند بلکه در مقابل ، از صفت ایثار بهره مندند و برادران مؤمن خویش را در عین نیازمندی خود ، بر خویشتن ترجیح می دهند (...ِیؤثرون علی أنفسهم و لو کان بهم خصاصة[3]).
لازمه حسادت ، نقص طلبی و کوته نظری و شُحّ نفس است و حال آنکه خداوند از مؤمنین خواسته است که کمال طلب باشند و در این راه از یکدیگر سبقت بگیرند (سابقوا الی مغفرة من ربکم[4] ).
"انسان نفیس طلب ، برای دریافت شیء نفیس ، باید نفس زنان بدود و نفْس بدهد تا به نفیس برسد.[5] و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون[6].»
در این مسابقه کمال جویی و کمال طلبی ، حسد ، کوته بینی و شحّ نفس در میان اهل ایمان راهی ندارد . بهشتیان از اینان در عالم وصال ، برای دوستان خویش در عالم ملک ، نعمت کمال می طلبند (یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم[7]) و جاماندگان از ایشان ، وصول به مرتبت یاران بهشتی خویش را غبطه می خورند(یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزاً عظیماً[8]).
دعای همیشگی مؤمنان کمال طلب در دنیا آنست که خداوند ، آئینه دل و جانشان را از گرد و غبار کینه و حقد و حسد نسبت به برادران ایمانی خویش پاس دارد :
ربّنا اغفر لنا و لاخواننا الّذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلّاً للذین آمنوا.... [9]
[1] - کشّاف ، ج 1 ، ص 176
[2] - نساء ، آیه ۳۲
[3] - حشر ، آیه 9
[4] - حدید ، آیه 21
[5] - تفسیر تسنیم ، ج 6 ، ص 162
[6] - مطففین ، آیه 26
[7] - آل عمران ، آیه 170
[8] - بحار الانوار، ج 44 ، ص 299
[9] - حشر ، آیه 10
یا حق
بسیار تامل برانگیز بود مخصوصا این جمله:
...نفس بدهد تا به نفیس برسد!!
ومن الله التوفیق.
ممنون
همون (حسود هرگز نیاسود)خودمون!!!!!
فقط سلام