برای مولا......
مولای مهربان من!
این روزها بسیار شنیدیم و گفتند و گفتیم از فتنه، که غبار آلود می کند فضای جامعه را و از بصیرت که می نشاند غبار فتنه را و راه روشن را فرا رویمان قرار می دهد.
امّا مولاجان!
همه ترس ما از فتنه برای آن است که نکند قوه تشخیصمان را بگیرد و ما را که عمریست چشم انتظار توایم نه در کنار تو که در مقابل تو قرار دهد ، آن روز که صوت دلکش انا المهدی ات ، زمین و زمان را فرا می گیرد.
و همه هنر بصیرت آن است که ما را به قافله یاران تو پیوند دهد ، چرا که پیش از این نیز بسیار کسان را از اصحاب و مؤمنان خاص صدر اسلام گرفته تا اندیشمندان مبارز زمان خودمان ، همین بی بصیرتی به زیر کشانده است.
مولای غایب از نظر !
دستمان را بگیر ..... دعایمان کن ..... دعایمان کن تا در این وانفسای هجوم فتن آخرالزمان ، وظیفه خود بشناسیم و به نور بصیرت و ایمان ، توفیق رسیدن به قافله یاران تو را از کف ندهیم.
هر چند دلم تیره ز زنگار گناه است
سهمم ز غم هجر تو ای گمشده آه است
بازآی تو ای مِهر نهان گشته که اکنون
هنگام طلوع تو در این شام سیاه است
الّلهمّ أرنی الطّلعة الّرشیدة و الغرّة الحمیدة .....
دوست بزرگوار سلام.
اِلهی کَیْفَ أدْعُوکَ و أنَا أنَا وَ کَیْفَ أقْطَعُ رَجآئی مِنْکَ و أنْتَ أنْتَ ؟
خدای من! چطور صدات کنم که من، منم و چطور ازت نا امید بشم که تو، تویی؟
إِلهی إذا لَمْ أسْئلْکَ فَتُعْطِیَنی فَمَنْ ذَا الَّذی اَسْئَلُهُ فَیُعْطینی؟
خدای من! وقتی ازت چیزی نخواستم، بهم دادی کیو می تونم پیدا کنم که ازش چیزی بخوام و بهم بده؟
بی روئت روی او بلاتکلیفم مثل گل آفتابگردان در شب....
اللهم عجل لولیک الفرج...التماس دعا